بازخوانی نام ها و نشان های ثبت شده روی نقشه های قدیم مشهد بازگوکننده آن است که مردم این شهر دست کم از دوران ناصری برخی از گذرها و کوچه های شهر را به نام افراد درگیر در حفظ امنیت آن می شناخته اند.
بر اساس آنچه کلنل جولیس دالمج روی نقشه ای که در انتهای سال1248 خورشیدی از مشهد آن زمان و بناها و گذرهای آن ترسیم کرده است، صرف نظر از بناهایی مانند باروت کوب خانه، توپخانه مبارکه، قورخانه قدیم و جدید و سربازخانه که هرکدام بخشی از محدوده ارگ قدیم مشهد را به خود اختصاص داده بودند، نزدیک به 28قراول خانه، خان زنبورک چی ها، دو تکیه داروغه و تخت داروغه بناهای شهری هستند که در مشهد حدود 150سال پیش نامشان با موضوع امنیت شهر گره خورده بوده است.
گزارش پیش رو که به بهانه هفته ناجا گردآوری شده، مرور نقشههای قدیم شهر مشهد و گفتن از تاریخ خیابانها و مکانهایی است که در دوران قاجار به نام نیروهای نظامی و انتظامی وقت نامگذاری شدهاند.
قراول همان نگهبان شهری است که زیرنظر داروغه برای حفظ امنیت شهر تلاش می کرده است. در مشهد سال 1248خورشیدی به روایت نقشه دالمج دست کم 28مکان نگهبانی و اجتماع قراولان شهری یا همان قراول خانه وجود داشته است که نیروهای تحت امر داروغه شهر در آن ها بیست وچهارساعته آماده خدمت بوده اند.
براساس نقشه سال 1310خورشیدی مشهد که آن را نقشه پایه توسعه شهر می دانند، در آن سال سه کوچه قراول خانه در شهر وجود داشته است
برخی کوچه های نزدیک به این قراول خانه های شهر، به ویژه در مناطقی که در سال های نیمه دوم قرن سیزده برای سکونت مردم مشهد استفاده شده اند، به دلیل نزدیکی به این بناهای انتظامی به نام آن ها مشهور شده اند. براساس نقشه سال 1310خورشیدی مشهد که آن را نقشه پایه توسعه شهر می دانند، در آن سال سه کوچه قراول خانه در شهر وجود داشته است.
یکی از این سه کوچه که در ضلع شمالی خیابان نواب صفوی قرار دارد، همان کوچه ای است که اکنون ما با نام «کوچه کشمیری ها» می شناسیم و حسینیه داروغه در حاشیه آن قرار دارد. دیگر کوچه قراول خانه مشهد یکی از کوچه های فرعی کوچه چهنو خیابان امامرضا(ع) است. کوچه سوم قراول خانه هم در محدوده میدان شهدا قرار داشته و از خیابان توحید کنونی منشعب و به کوچه مشاق واقع در خیابان دانشگاه ختم می شده است.
برای معرفی این بنا و سپس دلیل نام گذاری آن نخست باید لغات تشکیل دهنده آن را معنی کرد. «خان» در مشهد قدیم به ساختمان هایی گفته می شده است که اکنون ما آن ها را با عنوان «اقامتی تجاری» می شناسیم. به عبارت بهتر، «خان ها» همان کاروان سراهای درون شهری بودند که در آن مسافران و تاجران ضمن استراحت، کالاهای همراهشان را هم به فروش می رساندند. این سازه ها بعدها با تغییر روش زندگی در شهرها حالت اقامتی شان را از دست دادند و به سرا یا بازار تبدیل شدند.
اعضای فعال در این رسته نظامی مسئول حمل و استفاده از «زنبورک» یا «زنبوره» هنگام جنگ بودند که گونه ای توپ سرپر کوچک و دستی ایرانی بود و در میدان جنگ معمولا بر پشت چهارپایان و بیشتر شتر حمل می شد
اما «زنبورکچی گری» رسته ای از قشون نظامی ایران از اواسط دوره صفوی تا پایان دوران پهلوی اول بوده است. اعضای فعال در این رسته نظامی مسئول حمل و استفاده از «زنبورک» یا «زنبوره» هنگام جنگ بودند که گونه ای توپ سرپر کوچک و دستی ایرانی بود و در میدان جنگ معمولا بر پشت چهارپایان و بیشتر شتر حمل می شد. با این توصیف، بد نیست بدانید مالکان اولیه سرای زنبورکچی های مشهد که در ناحیه پایین خیابان قرار داشته، تنهافعالان این صنف نبودند و برخی تاجران خشکبار و پوست هم در ایجاد این بنا آنان را یاری کرده بودند، اما مردم به پاس قدردانی از تلاش های این صنف و برای حفظ امنیت شهر، این خان را به نام آن ها معرفی می کردند.
خان زنبورکچی ها از اندک سراهایی بود که از تخریب سال های نخست سده چهاردهم خورشیدی اطراف حرم مطهر رضوی یعنی طرح بهسازی محمدولی اسدی و همچنین طرح مشابه اجراشده در دهه پنجاه سده گذشته توسط محمدعظیم ولیان، جان سالم به در برد، اما در جریان طرح نوسازی و بهسازی اطراف حرم مطهر رضوی موسوم به «تاش» که از دهه هفتاد خورشیدی آغاز شد، هنگام توسعه عرضی خیابان نواب صفوی تخریب شد و اکنون دیگر اثری از آن وجود ندارد.
آن گونه که دالمج در نقشه سال 1248خورشیدی اش ترسیم کرده، در آن دوران به صورت هم زمان دو بنا به نام «تکیه داروغه» در مشهد فعال بوده است. یکی از این دو بنا در ضلع جنوبی خیابان نواب صفوی و نزدیک به خیابان هفده شهریور کنونی قرار داشته است که متأسفانه اکنون هیچ رد و نشانی از آن وجود ندارد و فقط بر اساس مشخصات موجود در نقشه می توان مدعی شد که این بنا تقریبا در محدوده مسجد امام خمینی(ره) کنونی در خیابان هفده شهریور قرار داشته است.
همین نبود هیچ رد و نشانی در اسناد موجود از این بنا باعث شده است تا نتوان دلیلی بر نام گذاری این بنا پیدا کرد و فقط می توان حدس زد که این تکیه در زمان یکی از داروغه های شهر مشهد و به دست وی ساخته شده یا به پاس خدماتش به نام او مزین شده است. اما ماجرای دیگر تکیه داروغه با مورد نخست از زمین تا آسمان فرق می کند.
در نقشه دالمج مکانش در یکی از کوچه های فرعی منشعب از ضلع شمالی خیابان نواب صفوی ترسیم شده، هنوز باقی است و با نام حسینیه داروغه مشغول فعالیت است
این تکیه دوم که در نقشه دالمج مکانش در یکی از کوچه های فرعی منشعب از ضلع شمالی خیابان نواب صفوی ترسیم شده، هنوز باقی است و با نام حسینیه داروغه مشغول فعالیت است. قرارگرفتن این تکیه در ابتدای کوچه ای که میزبان خانه تاریخی داروغه مشهد است، با توجه به مشخص بودن داروغه ای که مالک خانه بوده، به اشتباه همگان را به این تصور انداخته است که مراد از داروغه در نام این تکیه همان یوسف خان هراتی، آخرین داروغه شهر مشهد و مالک خانه تاریخی داروغه است.
این در حالی است که اندکی تأمل در زمان ترسیم این نقشه، یعنی سال 1248خورشیدی و دوران داروغه گری یوسف خان در مشهد که معاصر با دوران مشروطه است، بازگوکننده این مطلب است که داروغه موردنظر در تکیه داروغه فرد دیگری است که به احتمال زیاد در سال های نخست دوران سلطنت ناصرالدین شاه وظیفه داروغه گری را در شهر مشهد بر عهده داشته است. درباره دلیل نام گذاری این تکیه به نام وی هم با توجه به نبود هیچ وقف نامه ای درباره این بنا، می توان مدعی شد که مردم منطقه به پاس زحمات وی برای امنیت شهر این نام را برای تکیه خود برگزیده اند.
مکان این سازه را دالمج در نقشه اش جایی در میانه های خیابان نواب صفوی ترسیم کرده است. براساس نوشته های محمدحسن اعتمادالسلطنه در کتاب «مطلع الشمس» و دیگر روایت های مکتوب موجود از آن دوران، این تخت که درست در محدوده تقاطع کنونی خیابان های شارستان و نواب صفوی روی جوی آب خیابان قرار داشته، محل رسیدگی داروغه وقت شهر به شکایات مردم بوده است.
نکته درخورتوجهی که با تأمل در نقشه دالمج می توان آن را درک کرد، وجود چند تختگاه روی جوی جاری در شهر در هر دو طرف حرم مطهر رضوی، یعنی بالاخیابان و پایین خیابان است که فقط این تخت نامی مشخص داشته است. مهدی یوسفی صراف درباره کاربرد این تخت ها، در خاطرات خود آورده است که تخت های بالاخیابان محلی برای استراحت ظهرگاهی کاسبان دو طرف خیابان بوده است. با توجه به این گفتار، اهمیت تخت داروغه به عنوان یگانه مکانی که مردم شهر می توانستند به طور مستقیم شکایاتشان را با مسئول امنیت شهر یا همان داروغه در میان بگذارند، مشخص می شود.
هنگام مطالعه اولیه نقشه دالمج برای بررسی نام های انتظامی به کار رفته در آن، علاوه بر موارد یادشده، بی شک نام «خان وزیرنظام» هم توجه هر محققی را جلب می کند. درباره این بنا باید گفت که برخلاف نامش هیچ ارتباطی با قوای نظامی یا انتظامی شهر ندارد. این خان که نزد مردم مشهد بیشتر با نام سرا یا بازار وزیرنظام شناخته می شود، یکی از موقوفات میرزا فضل الله خان وزیر نظام نوری، برادر میرزاآقاخان نوری صدراعظم پس از امیرکبیر در زمان ناصرالدین شاه قاجار است.
خان وزیرنظام تا حدود سال1354 به عنوان بازار استفاده می شد و پس از تخریب ابتدا به فضای سبز تبدیل شد
میرزا فضل الله خان که لقب وزیرنظام و وزارت نظام آذربایجان و سپس وزارت حمزه میرزا حشمت الدوله، والی آذربایجان، سهم او از رسیدن برادرش، میرزا آقاخان، به نخست وزیری بود، بر خلاف برادرش منشأ خدمات بسیاری در دوران زندگی اش شد. او هنگام دراختیارداشتن مسئولیت آستان قدس رضوی، با انتخاب منشی ماهری به نام میرزاخانلرخان که بر اوضاع و روابط داخلی گروه ها و دسته های مختلف افراد فعال در مجموعه آستان قدس و همچنین روابط گوناگون مردم شهر آگاه بود، به بررسی اوضاع پرداخت و سپس به طور هم زمان تعمیرات و اصلاحات در حرم رضوی و شهر مشهد را شروع کرد.
تصحیح وضعیت صحن های عتیق و جدید یا همان آزادی و انقلاب کنونی و ایجاد روشنایی دائمی در غرفه های این دو صحن، گلدسته های حرم رضوی و مسجد گوهرشاد برترین اقدامات اصلاحی وزیرنظام در مجموعه آستان قدس به شمار می روند. وی از شهر نیز غافل نبود و با انجام اموری مانند ساخت کاروان سرای حسینیه که بعدها به نام خودش به خان وزیرنظام معروف شد، سنگ فرش کردن بالا خیابان و پایین خیابان، ساخت بازار فیروزه تراشان در طرف قبله صحن جدید، بازسازی بازار خراب شده عباسقلی خان، ردیف بندی مغازه های شهر، تعمیر مسجد محراب خان در محله نوغان و عفو بعضی مالیات ها، وضعیت عمومی زندگی در مشهد را بهبود بخشید.
خان وزیرنظام تا حدود سال1354 به عنوان بازار استفاده می شد و پس از تخریب ابتدا به فضای سبز تبدیل شد و بعدها بخش بزرگی از رواق دارالولایه صحن جمهوری اسلامی در زمین آن ساخته شد.